< مرتضی مجذوب مرتضی

امام علی (ع): یاد حق صیقل دهنده ی دل

 

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است در یک چیز است:

یاد حق و غیر او را از یاد بردن. قرآن کریم در یک جا به اثر تربیتی و جنبه تقویتی

روحی عبادت اشاره میکند و میگوید: «نماز از کار بد و زشت باز میدارد» و در جای

دیگر میگوید: «نماز را برای اینکه به یاد من باشی بپادار»، اشاره به اینکه انسان که

نماز میخواند و در یاد خداست همواره در یاد دارد که ذات دانا و بینایی مراقب اوست، و

فراموش نمیکند که خودش بنده است.

ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا میدهد و صفا میبخشد و آن را

آماده تجلیات الهی قرار میدهد. علی درباره یاد حق که روح عبادت است چنین

میفرماید:

انَّ اللَّهَ سُبْحانَهُ وَ تَعالی جَعَلَ الذِّکرَ جِلاءً لِلْقُلوبِ، تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الْوَقْرَةِ وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ

الْعَشْوَةِ وَتَنْقادُ بِهِ بَعْدَ الْمُعانَدَةِ وَ ما بَرِحَ لِلَّهِ عَزَّتْ الاؤُهُ فِی الْبُرْهَةِ بَعْدَالْبُرْهَةِ وَ فی ازْمانِ

الْفَتَراتِ عِبادٌ ناجاهُمْ فی فِکرِهِمْ وَکلَّمَهُمْ فی ذاتِ عُقولِهِمْ

خداوند یاد خود را صیقل دلها قرار داده است. دلها بدین وسیله از پس کری شنوا و از

پس نابینایی بینا و از پس سرکشی و عناد رام میگردند. همواره چنین بوده و هست که

خداوند متعال در هر برههای از زمان و در زمانهایی که پیامبری درمیان مردم نبوده

است، بندگانی داشته و دارد که در سرّ ضمیر آنها با آنها راز میگوید و از راه عقلهایشان

با آنان تکلم میکند.

در این کلمات خاصیت عجیب و تأثیر شگرف یاد حق در دلها بیان شده است تا

جایی که دل قابل الهامگیری و مکالمه با خدا میگردد.

منبع: سیری در نهج البلاغه

نوشته شده در 20 / 2برچسب:,ساعت 18:9 توسط سید علی طباطبایی| |

به نام خدا

استاد شهید مرتضی مطهری

شکی نیست که نوشتن مقاله ی دو صفحه ای در مورد شخصیت بزرگی مثل استاد مطهری  نمی تواند خواننده را از ابعاد مختلف تفکر ومنش ایشان آگاه نماید بنابراین  امید است که تشنگان معرفت واندیشه با مطالعه ی آثار ایشان به حقیقت وجود  شهید مطهری پی ببرند ولی به قول شاعر :

آب دریا را اگر نتوان کشید            هم به قدر تشنگی باید چشید

13  بهمن 1299 بود که روستای فریمان( درخراسان) از به دنیا آمد نوزادی پاک  سیرت به خود بالید و او کسی نبود جز (مرتضی مطهری ) . در عالم خواب به  مادرش نوید داده بودند که فرزندی به دنیاخواهی آورد که به اسلام خدمات  ارزنده ای می کند.

مرتضی چهارمین فرزند خانواده بود و پدرش از روحانیون مورد اعتماد خراسانی ها.  سحر خیزی و انس با قرآن از یادگاری های پدرش به او بود. تفریح نوجوانان و  جوانان روستای آن ها اسب سواری بود و مرتضی از بهترین سوارکاران آنجا به  حساب می آمد.

ورود به حوزه علمیه

هنگامی که در 13 سالگی تصمیم گرفت به خواندن دروس طلبگی بپردازد ...

بقیه در ادامه مطلب..


ادامه مطلب
نوشته شده در 14 / 2برچسب:,ساعت 8:42 توسط سید علی طباطبایی| |

 

 

صعصعة بن صَوْحان عبدی نیز یکی دیگر از دلباختگان علی بود؛ از کسانی بود که در آن دل شب در مراسم دفن علی با عده معدودی شرکت کرد. پس از آنکه حضرت را دفن کردند و بدنش را خاک پوشانید، صعصعه یک دست خویش را بر قلبش نهاد و با دست دیگر خاک بر سر پاشید و گفت:

 

«مرگ گوارایت باد! که مولدت پاک بود و شکیباییات نیرومند و جهادت بزرگ. بر اندیشهات دست یافتی و تجارتت سودمند گشت.

 

بر آفرینندهات نازل گشتی و او تو را با خوشی پذیرفت و ملائکش به گردت درآمدند. در همسایگی پیغمبر جایگزین گشتی و خداوند تو را در قرب خویش جای داد و به درجه برادرت مصطفی رسیدی و از کاسه لبریزش آشامیدی.

 

از خدا میخواهیم که از تو پیروی کنیم و به روشهایت عمل کنیم، دوستانت را دوست بداریم و دشمنانت را دشمن بداریم و در جرگه دوستانت محشور گردیم.

 

دریافتی آنچه را دیگران درنیافتند و رسیدی به آنچه دیگران نرسیدند. در پیشگاه برادرت پیغمبر جهاد کردی و به دین خدا آنچنانکه شایسته بود قیام کردی تا سنتها را بر پا داشتی و آشوبها را اصلاح نمودی و اسلام و ایمان منظم گشت. بر تو باد بهترین درودها!.

 

به وسیله تو پشت مؤمنان محکم شد و راهها روشن گشت و سنتها بپا ایستاد. احدی فضایل و سجایای تو را در خود جمع نکرد. ندای پیغمبر را جواب گفتی. به اجابتش بر دیگران پیشی گرفتی. به یاریاش شتافتی و با جان خویش حفظش کردی. با شمشیر ذوالفقار در مراحل ترس و وحشت حمله بردی و پشت ستمگران را شکستی. بنیانهای شرک و پستی را در هم فرو ریختی و گمراهان را در خاک و خون کشیدی. پس گوارایت بادای امیرمؤمنان!.

 

نزدیکترین مردم بودی به پیغمبر. اول کسی بودی که به اسلام گرویدی. از یقین لبریز و در دل محکم و از همه فداکارتر [بودی] و نصیبت از خیر بیشتر بود. خداوند ما را از اجر مصیبتت محروم نکند و پس از تو ما را خوار نگرداند.

 

به خدا سوگند که زندگیات کلید خیر بود و قفل شر، و مرگت کلید هر شری است و قفل هر خیری. اگر مردم از تو پذیرفته بودند، از آسمان و زمین نعمتها برایشان میبارید اما آنان دنیا را بر آخرت برگزیدند.»

 

 

نوشته شده در 13 / 2برچسب:,ساعت 8:45 توسط سید علی طباطبایی| |

1386 زندگینامه استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری

 

این جذبهها اختصاصی به عصری دون عصری ندارد. در تمام اعصار جلوههایی از آن جذبههای نیرومند میبینیم که سخت کارگر افتاده است.

مردی است به نام ابن سِکیت؛ از علما و بزرگان ادب عربی است و هنوز هم در ردیف صاحب نظران زبان عرب مانند سیبویه و دیگران نامش برده میشود. این مرد در دوران خلافت متوکل عباسی میزیسته (در حدود دویست سال بعد از شهادت علی). در دستگاه متوکل متهم بود که شیعه است اما چون بسیار فاضل و برجسته بود، متوکل او را به عنوان معلم فرزندانش انتخاب کرد. یک روز که بچههای متوکل به حضورش آمدند و ابن سکیت هم حاضر بود و ظاهراً در آن روز امتحانی هم از آنها به عمل آمده بود و خوب از عهده برآمده بودند، متوکل ضمن اظهار رضایت از ابن سکیت و شاید [به خاطر] سابقه ذهنی که از او داشت- که شنیده بود تمایل به تشیع دارد- از ابن سکیت پرسید: این دو تا (دو فرزندش) پیش تو محبوبترند یا حسن و حسین فرزندان علی؟ ابن سکیت از این جمله و از این مقایسه سخت برآشفت. خونش به جوش آمد. با خود گفت کار این مرد مغرور به جایی رسیده است که فرزندان خود را با حسن و حسین مقایسه میکند! این تقصیر من است که تعلیم آنها را بر عهده گرفتهام. در جواب متوکل گفت: به خدا قسم قنبر غلام علی به مراتب از این دو تا و از پدرشان نزد من محبوبتر است. متوکل فی المجلس دستور داد زبان ابن سکیت را از پشت گردنش درآورند.

تاریخ، افراد سر از پا نشناخته زیادی را میشناسد که بیاختیار جان خود را در راه مهر علی فدا کردهاند. این جاذبه را در کجا میتوان یافت؟ گمان نمیرود در جهان نظیری داشته باشد.

علی به همین شدت دشمنان سرسخت دارد، دشمنانی که از نام او به خود میپیچیدند. علی از صورت یک فرد بیرون است وبه صورت یک مکتب موجود است، و به همین جهت گروهی را به سوی خود میکشد و گروهی را از خود طرد مینماید. آری، علی شخصیت دونیرویی است.

 

 


ادامه مطلب
نوشته شده در 5 / 2برچسب:,ساعت 10:16 توسط سید علی طباطبایی| |

شهید مطهری در کلام امام (جاذبه ی استاد مطهری)

 

در کتاب جاذبه و دافعه ی استاد مطهری می خوانیم: اگر فردی دو بعدی و یا چند بعدی باشد و یا به عبارتی جاذبه داشته باشد پس از مرگ وی هم یاد و نام وی جذب کننده خواهد بود و یادش زنده خواهد ماند. چنان که امروزه  پس از 35 سال می بینیم شاید بتوان گفت : ایشان هم از افراد خاصی است که جاذبه ی فراوان دارد.

در ادوار مختلف تاریخ بشر اندیشمندانی در عرصة فرهنگ، علم و دانش درخشیده اند که  بسان مشعل فروزانی فرا راه زندگی انسان های دیگر را روشن ساخته و کوشیده اند تا با  عرضة فکر و اندیشه ای نو انسان جستجوگر و تشنة حقیقت را در رسیدن به مقصد و هدف  نهایی رهنمون باشند. در رأس این هرم انسانی، انبیاء بزرگ الهی و امامان معصوم  علیهم السلام قرار دارند. به دنبال آنان عالمان و دانشمندان اسلامی که به حق وارثان  این رسالت بزرگ هستند، جای دارند که پرچم این حرکت عظیم را بر دوش گرفته و تا پای  جان به پیش رفته و می روند.

شهید آیت الله مرتضی مطهری که امام بزرگوارمان وی را درختی پرثمرش نامید و فرزند  عزیزش خواند، یکی از این ستاره های درخشان است که با درآمیختن عمل با ایمان، و  اخلاق با عرفان، برهان با قرآن، علم با حکمت، و نیز امتزاج هدایت جامعه با شهادت  خویش، از خود چهره ای تابناک برای راهنمایی جامعة ظلمت زدة عصرش ساخت، و همانند  شمعی خود بسوخت و پیرامون خود را با شعاع انوار تابناکش، روشن و مامام کرد.

اینک در سی و پنجمین سالگرد شهادت این اسوة علم، اخلاق و مجاهدت، این عاشق از خود  رسته و به حق پیوسته، به جاست برای نمایاندن تبانی و توطئه های دشمن که با تیشة  افکار التقاطی و وارداتی به جان معارف اسلام ناب محمدی(ص) و ایده های مطهّر علوی(ع)  افتاده، و با هجمه های پی درپی قصد تزلزل در ارکان اسلام، و پایه های تشیع را  دارند، تا نگاهی به جایگاه این متفکر گرانقدر در اندیشة امام خمینی داشته باشیم.

از این رو قصد آن است تا در این فرصت، به فرازهایی از گفتار...


ادامه مطلب
نوشته شده در 12 / 2برچسب:,ساعت 8:46 توسط سید علی طباطبایی| |

کپی برداری بدون ذکر صلوات غیر مجاز می باشد